fa
jalali
1395
5
1
gregorian
2016
8
1
22
2
online
1
fulltext
fa
روابط چندگانه بین نشخوار فکری و خلق با رؤیاهای ترسناک
Multiple Relationships between Rumination and Mood with Frightening Dreams
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط چندگانه بین نشخوار فکری و خلق با رؤیاهای ترسناک انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی بود. جامعه آماری در این پژوهش، کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان در سال تحصیلی 1394-1393 بودند. 180 نفر دانشجو به شیوه نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش، پرسشنامه نشخوار فکری، مقیاس خلق مثبت و منفی و مقیاس علائم رؤیاهای ترسناک بودند. دادههای گردآوری شده به کمک آمار توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام) مورد بررسی قرار گرفتند. یافتهها: بروز رؤیاهای ترسناک با نشخوار فکری (000/0p<) و خلق منفی (009/0p<) رابطه مثبت و معنادار داشت. تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که نشخوار فکری میتواند 2/10 درصد از واریانس رؤیاهای ترسناک را پیشبینی کند. نتیجهگیری: وجود نشخوار فکری میتواند پیشبینیکننده رؤیاهای ترسناک باشد و به نظر میرسد یکی از راههای کاهش رؤیاهای ترسناک کاهش نشخوار فکری و خلق منفی باشد.
Objectives: The aim of the present study was to assess multiple relationships between rumination and mood with frightening dreams. Method: The research method was descriptive and correlational. The statistical population was all students of Isfahan (Khorasgan) Islamic Azad University in 2014-2015 academic year. The sample consisted of 180 students who were selected through random cluster sampling method. The instruments used in this study were Rumination Scale, Positive and Negative Mood Scale, and Symptoms Frightening Dreams Scale. The gathered data were analyzed using descriptive statistics (frequency, mean and standard deviation) and inferential statistics (Pearson correlation and stepwise regression). Results: There was positive significant relationship between frightening dreams with rumination (p<0.000) and negative mood (p<0.009). Stepwise regression analysis showed that rumination accounts for 10.2% of frightening dreams variance. Conclusion: Rumination can predict frightening dreams and it seems that one of the ways to reduce frightening dreams is to reduce rumination and negative mood.
frightening dreams, rumination, mood, Isfahan (Khorasgan) Islamic Azad University
رؤیاهای ترسناک؛ نشخوار فکری؛ خلق؛ دانشگاه آزاد اصفهان (خوراسگان)
85
92
http://ijpcp.iums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-803&slc_lang=fa&sid=1
2016/11/27
1395/9/7
2016/11/27
1395/9/7
Farzaneh
Farahmand Dehghanpoor Varnamkhasti
Islamic Azad University, Isfahan (Khorasgan) Branch
فرزانه
فرهمند دهقانپور ورنامخواستی
00319475328460012065
00319475328460012065
No
دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اصفهان
Zahra
Yousefi
Islamic Azad University, Isfahan (Khorasgan) Branch, Isfahan
زهرا
یوسفی
E-mail: z.yousefi@khusif.ac.ir
00319475328460012066
00319475328460012066
Yes
گروه روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان (خوراسگان)
fa
خداوند و معنای زندگی، تجربه زیسته کودکان مبتلا به سرطان: یک مطالعه کیفی
The God and the Meaning of Life, the Lived Experience of Children with Cancer: A Qualitative Study
هدف: هدف از این مطالعه، شناخت تجربه و درک معنای زندگی در کودکان مبتلا به سرطان بود که مفهوم خداوند به عنوان یکی از ابعاد مهم آن در این مقاله در نظر گرفته شده است. روش: پژوهش حاضر، کیفی و از نوع پدیدارشناسی توصیفی است. نمونه پژوهش شامل 7 نفر از کودکان مبتلا به سرطان است که با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس بر مبنای بیشترین ناهمگونی نمونهها، انتخاب و مورد مصاحبههای عمیق قرار گرفتند. برای تحلیل دادهها، از شیوهی کولایزی استفاده شد. یافتهها: بر اساس تجزیه و تحلیل دادهها، « باورمندی به هستی برتر، خداوند» به عنوان یکی از درون مایههای اصلی استخراج شد . این درونمایه شامل دو درونمایهی فرعی : 1. ایمان به خدا و تامین رضایت او 2. حیات، به عنوان بستر آزمایشهای الهی بود. نتیجهگیری: باور به خداوند، نقش مهمی در درک کودکان مبتلا به سرطان، از معنای زندگی و شکلگیری یک جهت گیری مثبت به زندگی دارد. یافتههای این مطالعه میتواند به عنوان پایههای مفهومی برای تبیین مفاهیم در سایر تحقیقات و یا طراحی مدلهای مداخلهای برای این گروه از کودکان استفاده گردد.
Objectives: The aim of this study was to understand the experience and meaning of life in children with cancer that in this article present the god concept as one of its themes. Method: Current study is a qualitative descriptive phenomenological research. The sample includes 7 children with cancer selected using convenience sampling based on the most heterogeneity of samples. They were deeply interviewed. Data were analyzed using Colaizze method. Results: Based on the analysis of the data, ''the belief in God as being superior", was extracted as one of the main themes. This theme includes two sub-themes: 1) Faith in God and His satisfaction, and 2) Life as a context of divine testing. Conclusion: Belief in God, play an important role in understanding the meaning of life and the formation of a positive orientation to life in children with cancer. The findings of this study can be used as a conceptual base for explaining the concepts in other research and/or for designing interventional models for this kind of children.
the God, meaning of life, phenomenology, cancer
خداوند؛ معنای زندگی؛ پدیدارشناسی؛ سرطان
93
102
http://ijpcp.iums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-800&slc_lang=fa&sid=1
2016/11/272016/11/27
1395/9/7
2016/11/272016/11/27
1395/9/7
Naqi
Mozaffari
Tehran University of Medical Sciences
نقی
مظفری
00319475328460011975
00319475328460011975
No
دانشگاه علوم پزشکی تهران، دانشکده پزشکی. دانشگاه علوم پزشکی ایران، دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان- انستیتو روانپزشکی تهران
Ali-Asghar
Asghanejad Farid
Tehran Institute of Psychiatry- School of Behavioral Sciences and Mental Health, Iran University of Medical Sciences
علی اصغر
اصغر نژاد فرید
E-maile: Aliasghar.afarid2009@yahoo.com
00319475328460011976
00319475328460011976
Yes
دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان- انستیتو روانپزشکی تهران،دانشگاه علوم پزشکی ایران، گروه روانشناسی بالینی
Masoumeh
Dejman
Johns Hopkins Bloomberg School of Public Health, Baltimor, USA. Social Determinant of Health Research Center, University of Social Welfare and Rehabilitation Sciences
معصومه
دژمان
00319475328460011977
00319475328460011977
No
گروه بهداشت روان، دانشکده بهداشت بلومبرگ، دانشگاه جانز هاپکینز، بالتیمور، ایالات متحده امریکا. استادیار دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت
Fahimeh
Fathali Lavasani
Center of Excellence in Psychiatry and Clinical Psychology, Iran University of Medical Sciences
فهیمه
فتحعلی لواسانی
00319475328460011978
00319475328460011978
No
دانشگاه علوم پزشکی ایران، گروه روانشناسی بالینی، قطب علمی روانپزشکی و روانشناسی بالینی، دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان- انستیتو روانپزشکی تهران
Mohammad
Faranoush
Institute of Endocrinology and Metabolism, Iran University of Medical Science
محمد
فرانوش
00319475328460011979
00319475328460011979
No
دانشگاه علوم پزشکی ایران، مرکز تحقیقات رشد و نمو کودکان، انستیتو غدد و متابولیسم
fa
نقش شدت هیجان و اجتناب تجربه ای در پیش بینی اضطراب صفتی
The Role of Emotion Intensity and Experiential Avoidance in Predicting Trait Anxiety
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان پیشبینیکنندگی شدت هیجان و اجتناب تجربهای در اضطراب صفتی بود. روش: پژوهش شامل مطالعهای مقطعی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویانی است که در نیمسال دوم تحصیلی 92-93 مشغول به تحصیل بودهاند. با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای مرحلهای، 197 دانشجو انتخاب شدند و ابزارهای زیرمقیاس صفت مقیاس اضطراب صفت- حالت، مقیاس شدت عاطفه و مقیاس پذیرش و عمل را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری گام به گام انجام شد. یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که شدت هیجان (44/0 r=،01/0p<) و اجتناب تجربهای (53/0= r، 01/0p<) با شدت اضطراب صفتی، رابطه مثبت و معنادار داشت. همچنین، براساس نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه گام به گام، اجتناب تجربهای و شدت هیجان توانستند 37 درصد تغییرات مربوط به اضطراب صفتی را تبیین نمایند (001/0p<). نتیجهگیری: طبق یافتههای پژوهش حاضر، شدت هیجان و اجتناب از تجارب درونی منفی را میتوان به عنوان متغیرهای پیشبین شدت اضطراب صفتی در نظر گرفت.
Objectives: The current study aim was to examine the predicting role of emotion intensity and experiential avoidance in trait anxiety. Method: This study was a cross-sectional correlational research. The research population consisted of students who were studying in 2013-2014 second semester. Using a cluster sampling method, 197 students were selected and completed the State-Trait Anxiety Inventory, the Affect Intensity Measure, and the Acceptance and Action Questionnaire. Data were analyzed using Pearson’s correlation test and stepwise multiple regression analysis. Results: the results showed that emotion intensity (r=0.44, p<0.01) and experiential avoidance (r=0.53, p<0.01) had positive significant relationship with trait anxiety. Additionally, on the basis of stepwise multiple regression analyses, experiential avoidance and emotion intensity accounted for 0.37% of the trait anxiety variance (p<0.001). Conclusion: Based on current research results, emotion intensity and negative internal experiential avoidance could be assumed as predicting variable for the intensity of trait anxiety.
emotion intensity, experiential avoidance, trait anxiety
شدت هیجانی؛ اجتناب تجربه ای؛ اضطراب صفتی
103
111
http://ijpcp.iums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-804&slc_lang=fa&sid=1
2016/11/272016/11/272016/11/27
1395/9/7
2016/11/272016/11/272016/11/27
1395/9/7
Majid
Mahmud Aliloo
Tabriz University
مجید
محمود علیلو
00319475328460012067
00319475328460012067
No
گروه روانشناسی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تبریز
Seyedeh Ayda
Mousavi Moghadam
Comprehensive Center for Counseling
سیده آیدا
موسوی مقدم
Email:musavyayda@yahoo.com
00319475328460012068
00319475328460012068
Yes
مرکز جامع خدمات مشاوره
Tahereh
Imani
Tabriz University Counseling Center, Tabriz University
طاهره
ایمانی
00319475328460012069
00319475328460012069
No
دانشگاه تبریز، مرکز مشاوره دانشگاه تبریز.
fa
رابطه بین صبحخیزی، عاطفه مثبت و منفی، رفتار خوردن و خوردن شکلات در دانشجویان
The Relationship between Morningness, Positive and Negative Affect, Eating Behaviors, and Eating Chocolate in Students
هدف: این پژوهش با هدف بررسی ارتباط بین صبحخیزی، رفتارهای خوردن، عاطفۀ مثبت و منفی، و خوردن شکلات و بررسی این متغیرها با توجه به خوردن صبحانه انجام شد. روش: طرح این پژوهش از نوع همبستگی بود. 125 نفر از دانشجویان کارشناسی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران، پرسشنامه رفتار خوردن داچ، مقیاس عاطفۀ مثبت و منفی و مقیاس ترکیبی صبحخیزی را تکمیل کردند. 80 نفر از این افراد پس از تکمیل پرسشنامهها، در یک آزمایش چشیدن دروغین شکلات شرکت کردند. تعداد شکلاتهایی که افراد آنها را از لحاظ مزه بررسی کرده بودند به عنوان شاخصی عینی از رفتار خوردن در نظر گرفتهشد. یافتهها: صبحخیزی با عاطفۀ مثبت، رابطه مثبت (01/0p< ، 35/0r=) و با رفتار خوردن بیرونی رابطۀ منفی (01/0p< ،24/0-r = ) معنیداری داشت، اما بین صبحخیزی با عاطفۀ منفی ارتباطی یافت نشد. از بین متغیرهای مورد مطالعه تنها بین رفتار خوردن هیجانی با تعداد شکلاتها در آزمایش ارتباط مشاهده شد (01/0p< ،25/0r=). اگرچه بین تعداد روزهای صبحانهخوردن در هفته با صبحخیزی ارتباط وجود داشت (05/0p< ،19/0=r اسپیرمن)، در هیچ یک از متغیرهای مورد مطالعه بین افرادی که صبحانه خورده بودند و افرادی که صبحانه نخورده بودند تفاوتی مشاهده نگردید. نتیجهگیری: همبستگی بین تعداد شکلات مصرفشده با رفتار خوردن هیجانی یافته مهم این پژوهش است که آزمایش فوق را به عنوان ابزاری عینی برای بررسی پدیده خوردن هیجانی مطرح میکند. همچنین صبحخیزی، همسو با پژوهشهای گذشته، با عاطفۀ مثبت و خوردن بیرونی ارتباط داشت.
Objectives: This study aimed to investigate the relationship between morningness, eating behaviors, positive and negative affect and eating chocolate and to evaluate these variables with regard to eating breakfast. Method: The study design was correlational. 125 undergraduate students of Faculty of Psychology and Education of University of Tehran completed Dutch Eating Behavior Questionnaire, Positive and Negative Affect Scale and Composite Scale of Morningness. 80 of these subjects then participated in a chocolate sham-palatability test. The number of chocolates participants tasted was considered as an objective measure of eating behavior. Results: Morningness had positive relationship with positive affect (r=0.35, p<0.01) but negative relationship with external eating (r=-0.24, p<0.01), though no relationship was found between morningness and negative affect. Among tested variables, only emotional eating was related to the number of chocolates in the test (r=0.25, p<0.01). Though the number of breakfast days per week was related to morningness (r=0.19, p<0.05), there was no difference between the study variables in participants who ate breakfast and those did not. Conclusion: The correlation between the number of chocolates consumed and emotional eating is an important finding of the study introducing the test for objective measurement of emotional eating phenomenon. In addition, morningness was correlated with positive affect and external eating that is in accordance to previous research.
morningness, circadian rhythm, eating behavior, emotional eating, sham-palatability test
صبحخیزی؛ ریتمهای شبانهروزی؛ رفتار خوردن؛ خوردن هیجانی؛ آزمایش چشیدن دروغین
112
121
http://ijpcp.iums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-802&slc_lang=fa&sid=1
2016/11/272016/11/272016/11/272016/11/27
1395/9/7
2016/11/272016/11/272016/11/272016/11/27
1395/9/7
Ahmad
Alipour
Payame Noor University,Tehran, Iran; b Faculty of Psychology and Education, University of Tehran
احمد
علیپور
00319475328460012028
00319475328460012028
No
دانشگاه پیام نور استان تهران
Ehsan
Abdekhodaie
Faculty of Psychology and Education, University of Tehran
احسان
عبد خدایی
Email:abdekhodaie@ut.ac.ir
00319475328460012029
00319475328460012029
Yes
دانشگاه تهران، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی
Hamzeh
Muhammadi
Faculty of Psychology and Education, University of Tehran
حمزه
محمدی
00319475328460012030
00319475328460012030
No
دانشگاه تهران- دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی
fa
وجود اطلاعات کلیدی مربوط به داروها در بروشورهای داروهای روانپزشکی تولید شده در کارخانجات دارویی ایران
Availability of Drug Key Information on Package Inserts of Psychiatric Drugs Manufactured in Iranian Pharmaceutical Companies
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اطلاعات موجود در بروشورهای داروهای روانپزشکی تولید شده در کارخانجات دارویی ایران در راستای تجویز و مصرف ایمن است. روش: 104 بروشور مربوط به 34 داروی اعصاب و روان، ساخت 29 شرکت دارویی کشور، براساس معیارهای بهدست آمده از مطالعات مختلف بررسی شدند. نتایج براساس اعداد و درصد بیان شد. یافتهها: اطلاعات مربوط به دسته دارویی و مکانیسم عمل دارو در 10 بروشور، اطلاعات فارماکوکنیتیکی داروها در شش بروشور، و میزان تعدیل دوز دارو در صورت مصرف همزمان با داروهای مهارکننده یا القاکننده شناخته شده آنزیمی در پنج بروشور مورداشاره قرار گرفته بود. همچنین، در سه بروشور به مطالعات بالینی انجام گرفته (انسانی/ حیوانی) که مؤید ایمن بودن و یا تراتوژن بودن دارو هستند، اشاره شد. 12 بروشور نیز حاوی اطلاعات کامل در زمینه علایم مسمویت مربوط به دارو و اقدامات حمایتی لازم بودند. در بخش عوارض جانبی نیز در 15درصد از بروشورها از کلمات کیفی و در 4درصد نیز به ذکر شیوع و میزان وقوع اشاره گردیده بود. نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاضر حاکی از عدم وجود اطلاعات کافی در بروشورهای داروهای روانپزشکی کشور در راستای تجویز و مصرف ایمن است. تغییرات بنیادی در ساختار بروشورهای این دسته دارویی امری ضروری به نظر میرسد.
Objectives: The aim of this study was to examine information of package inserts of psychiatric drugs manufactured in Iranian pharmaceutical companies in line with safe prescription and use. Method: 104 brochures of 34 psychiatric drugs manufactured by 29 Iranian pharmaceutical companies were examined against a set of criteria compiled from the literature. The results were reported as numbers and percentages. Results: Information on drug class and action mechanism were given in 10 PIs, pharmacokinetic information in 6 and information on dose adjustment in case of concurrent use with known enzyme inhibitors or inducers drugs in 5 PIs. Also, Information from (human/animal) clinical studies on the safety or potential teratogenicity was available in 3 PIs. 12 PIs had full information on the symptoms of poisoning and required supportive initiatives. For the side effects, 15% of PIs provided qualitative information and 4% had pointed out the prevalence and incidence rate. Conclusion: The results of current study indicate lack of sufficient information in PIs of Iran-manufactured psychiatric drugs regarding their safe and appropriate use. Fundamental changes in these drugs’ PIs structure seem inevitable.
: package inserts, psychotropic drugs, drug information, patient education
بروشورهای دارویی؛ داروهای روانپزشکی؛ اطلاعات دارویی؛ آموزش بیماران
122
133
http://ijpcp.iums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-805&slc_lang=fa&sid=1
2016/11/272016/11/272016/11/272016/11/272016/11/27
1395/9/7
2016/11/272016/11/272016/11/272016/11/272016/11/27
1395/9/7
Mehran
Zarghami
Psychiatry and Behavioral Sciences Research Center, Addiction Institute and Department of Psychiatry, Mazandaran University of Medical Sciences
مهران
ضرغامی
00319475328460011990
00319475328460011990
No
گروه روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مازندران، دانشکده پزشکی، مرکز تحقیقات روانپزشکی و علوم رفتاری، پژوهشکده اعتیاد
Ala
Azari
Faculty of Pharmacy, Mazandaran University of Medical Sciences
آلا
آذری
00319475328460011991
00319475328460011991
No
دانشگاه علوم پزشکی مازندران، کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشکده داروسازی
Shaghayegh
Ghasemi
Faculty of Pharmacy, Mazandaran University of Medical Sciences
شقایق
قاسمی
00319475328460011992
00319475328460011992
No
دانشگاه علوم پزشکی مازندران، کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشکده داروسازی
Mehdi
Hormozpour
Mazandaran University of Medical Sciences
مهدی
هرمزپور
00319475328460011993
00319475328460011993
No
دانشگاه علوم پزشکی مازندران،
Narjes
Hendouei
Department of Pharmacotherapy, Faculty of Pharmacy and Psychiatry and Behavioral Sciences Research Center, Addiction Institute, Mazandaran University of Medical Sciences
نرجس
هندویی
Email:hendoieen@yahoo.com
00319475328460011994
00319475328460011994
Yes
گروه داروسازی بالینی دانشگاه علوم پزشکی مازندران، دانشکده داروسازی، مرکز تحقیقات روانپزشکی و علوم رفتاری، پژوهشکده اعتیاد، مرکز تحقیقات علوم دارویی
fa
بازنگری برنامه ادغام سلامت روان در مراقبت های بهداشتی اولیه و برنامه پزشک خانواده
Revision of the Integration of Mental Health into Primary Healthcare Program and the Family Physician Program
هدف: سلامت روان در ایران فراز و نشیبهای زیادی را گذرانده است. ادغام بهداشت روان در مراقبتهای بهداشتی اولیه با ایجاد دسترسی بخصوص در روستاها، نتایج قابل توجهی داشته است. با گذشت نزدیک به سه دهه از اجرای برنامه ادغام ، با توجه به تغییرات جمعیتی، نیازها و اولویتها تغییر کرده است و در ارزشیابیهای انجام شده، بازنگری آن ضروری بیان شده است. با توجه به اجرا و گسترش برنامه پزشک خانواده، و به منظور بهبود خدمات اولیه سلامت روان در چارچوب آن، بازنگری برنامه جاری مد نظر قرار گرفت. این مقاله به معرفی اهداف و راهبردها و اقدامات لازم تنظیم شده در این بازنگری میپردازد. روش: در طرح «بازنگری برنامه ادغام سلامت روان در مراقبتهای بهداشتی اولیه و برنامه پزشک خانواده» ترکیبی از مطالعات مروری و روش های کیفی استفاده شد و منابع، تجارب و اسناد معتبر در دنیا و کشور مرور شد. از بحث گروهی و پانل خبرگان و روش دلفی برای تعیین نارساییها، اهداف و راهکارها و رسیدن به اجماع استفاده شد. یافتهها: ارزشهای مورد نظر برنامه در چند محور و با تعیین اهداف کلی شکل گرفت و برای دستیابی به این اهداف راهکارهایی در حیطههای مختلف شامل: ارایه خدمت، آموزش، نظام اطلاعات و ارزشیابی، جلب مشارکت، تدارک داروهای اساسی، بهبود کیفیت و مسائل مالی و اداری طراحی شد و برای هر راهکار، اهداف و اقدامات لازم مشخص گردید. نتیجهگیری: در ارایه خدمات، علاوه بر افزایش پوشش، خدمات باید بیشتر جامعه نگر شوند و خدمات روانشناختی و ارتقای سلامت روان با دستورالعملهای مشخص در نظام ارایه خدمات استقرار یابند و به تمرکز برنامه باید از گسترش پوشش خدمات به سمت ارتقاء سوق پیدا کند. تقویت نظام جمعآوری اطلاعات با هدف تحقیقات کاربردی، و ایجاد نظامی برای حمایت از بیماران دچار اختلالهای مزمن شدید و مراقبان آنها، باید مد نظر قرار گیرد و تأمین نیروی انسانی توانمند و مشارکت سازمانها، ارایه دهندگان خدمات و دریافت کنندگان آن مورد توجه قرار گیرد و شاخص رضایت دریافت کنندگان خدمات برای بهبود کیفیت به کار گرفته شود. اجرای راهکارها و مداخلات سلامت روان با حفظ نقاط قوت برنامههای قبلی در بستر برنامه پزشک خانواده و در هر بستر دیگر، برای ارایه مراقبتهای بهداشت روان، با تغییرات جزیی قابل اجرا است که وجود اراده لازم در تصمیم گیرندگان و جدیت و ثبات در تامین منابع لازم برای اجرای برنامه لازمه آن است.
Objectives: Mental health in Iran has gone through a lot of ups and downs. Integration of mental health into primary healthcare system has increased access, particularly in rural areas. This has achieved remarkable results. After nearly three decades of the implementation of the program, due to demographic changes, needs and priorities changed and hence evaluative studies addressed the necessity of revising the program. Due to the expansion of the family physician program and improvement of primary mental healthcare within its framework, the program was subjected to revision. This paper reports on goals, strategies, and required actions within this revision. Method: In revising the Integration of Mental Health Services into Primary Health Care Program and the Family Physician Program, a combination of review literature and qualitative methods were used; and the national and international resources, experiences and reliable documents were reviewed. Group discussion, expert panels and Delphi technique were used to determine the shortcomings, goals, strategies, and hence reaching a consensus. Results: The program’s intended values in several domains and with specifying the general goal, were formed, and to achieve these goals, strategies in various areas including service delivery, training, information system, evaluation, advocacy, provision of essential medicines, quality improvement, and financial and administrative affairs were designed. For each strategy, objectives and measures were identified. Conclusion: In delivering the services, in addition to widening the coverage, they must be more community-based and the psychological services and promotion of mental health should be implemented in accordance with specific guidelines. The program’s focus must shift from widening the coverage to enhancement of the program. Strengthening information gathering system with the aim of conducting applied researches and designing a system for supporting patients with severe chronic disorders and their caregivers must be taken into consideration. Attention should be paid to recruiting competent staff, involvement of organizations, services providers and service users; and clients’ satisfaction indices should be used to improve the quality of care. Implementation of the strategies and the mental health interventions with the preservation of the strengths of the previous plans is possible within the family physician or any other program for delivering mental health care with minimal modifications. However, it requires the decision makers’ will and seriousness, and the stability in the provision of necessary resources for the implementation of the program.
revision of mental health services, primary healthcare, designing health services, delivery of healthcare, national health programs, health systems plans
بازنگری خدمات سلامت روان؛ مراقبتهای بهداشتی اولیه؛ طراحی خدمات سلامت؛ ارایه خدمات سلامت؛ برنامه های ملی سلامت؛ طرح های نظام سلامت
134
146
http://ijpcp.iums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-806&slc_lang=fa&sid=1
2016/11/272016/11/272016/11/272016/11/272016/11/272016/11/27
1395/9/7
2016/11/272016/11/272016/11/272016/11/272016/11/272016/11/27
1395/9/7
Jafar
Bolhari
Center of Excellence in Psychiatry and Clinical Psychology, Tehran Institute of Psychiatry- School of Behavioral Sciences and Mental Health, Iran University of Medical Sciences
جعفر
بوالهری
00319475328460012007
00319475328460012007
No
دانشگاه علوم پزشکی ایران، دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان- انستیتو روانپزشکی تهران، قطب علمی روانپزشکی و روانشناسی بالینی
Kourosh
Kabir
Corresponding author: Alborz University of Medical Sciences
کوروش
کبیر
E-mail: kabir.kourosh@yahoo.com
00319475328460012008
00319475328460012008
Yes
دانشگاه علوم پزشکی البرز، گروه پزشکی اجتماعی، دانشکده پزشکی
Ahmad
Hajebi
Research Center for Addiction & Risky Behavior (ReCARB), Psychiatric Department, Iran University of Medical Sciences
احمد
حاجبی
00319475328460012009
00319475328460012009
No
دانشگاه علوم پزشکی ایران ، مرکز تحقیقات اعتیاد و رفتارهای پرخطر، گروه روانپزشکی
Seyed Abbas
Bagheri Yazdi
Mental Health in MHME Department of Mental Health
سید عباس
باقری یزدی
00319475328460012010
00319475328460012010
No
وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی
Hasan
Rafiei
University of Social Welfareand Rehabilitation Sci
حسن
رفیعی
00319475328460012011
00319475328460012011
No
دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
Masoud
Ahmadzad Asl
Mental Health Research Center, Iran University of Medical Sciences
مسعود
احمدزاد اصل
00319475328460012012
00319475328460012012
No
دانشگاه علوم پزشکی ایران، مرکز تحقیقات بهداشت روان
Nilofar
Mahdavi Hazave
ShahidBeheshtiUniversity of Medical Sciences
نیلوفر
مهدوی هزاوه
00319475328460012013
00319475328460012013
No
دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شهید بهشتی
Mohamadreza
Rahbar
Center for network management of MHME
محمدرضا
رهبر
00319475328460012014
00319475328460012014
No
مرکز مدیریت شبکه، وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی
Seyed Abbas
Motevalian
School of Public Health, Iran University of Medical Sciences
سید عباس
متولیان
00319475328460012015
00319475328460012015
No
دانشگاه علوم پزشکی ایران، دانشکده بهداشت
Hosein
Kazemaini
Center for network management of MHME
حسین
کاظمینی
00319475328460012016
00319475328460012016
No
مرکز مدیریت شبکه، وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی
fa
ویژگیهای روانسنجی مقیاس رضایت از زندگی در بیماران روانپزشکی
Psychometric Properties of Satisfaction with Life Scale in Psychiatric Patients
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگیهای روانسنجی و ساختار عاملی مقیاس رضایت از زندگی در یک نمونه از بیماران سرپایی روانپزشکی در مرکز روانپزشکی شفا رشت در سال 1393-1392 انجام شد. روش: 131 بیمار مبتلا به اختلال روانپزشکی (57 زن و 74 مرد)، با روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند و مقیاس رضایت از زندگی را به همراه پرسشنامههای اضطراب بک، افسردگی بک، مقیاس 21 گویهای افسردگی، اضطراب و استرس، مقیاس ناامیدی بک، مقیاس عزت نفس کوپر اسمیت و مقیاس دلیلی برای زندگی تکمیل کردند. یافتهها: تحلیل دادهها نشان میدهد که ساختار عاملی مقیاس رضایت از زندگی تک بُعدی است و براساس نتایج یافتههای تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی، مدل ساختار عاملی با یک بُعد دارای بهترین برازندگی خواهد بود. همسانی درونی مقیاس برابر با 75/0 و پایایی بازآزمایی برابر با 64/0 است. تفاوت معناداری بین رضایت از زندگی مردان و زنان مشاهده نشد. نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان میدهند که مقیاس رضایت از زندگی، یک ابزار قابل اعتماد و معتبر برای اندازهگیری رضایت از زندگی در میان بیماران سرپایی و بیماران روانپزشکی بعد از ترخیص است.
Objectives: This study was performed to evaluate the psychometric properties and factor structure of Satisfaction with Life Scale in a sample of psychiatric outpatients in the Psychiatric Center of Rasht in 2014-2015. Method: 131 patients with psychiatric disorders (57 females and 74 males) were selected by convenience sampling method and they completed Satisfaction with Life Scale with the Beck Anxiety Inventory, Beck Depression Inventory, Depression, Anxiety and Stress Scale, Beck Hopelessness Scale, Self-esteem Scale, and Reasons for Living Scale. Results: Data analysis indicates that factor structure of Satisfaction with Life Scale is unidimensional and exploratory and confirmatory analysis supported the fit for the one-factor model as the best-fitting model. The internal consistency of the Satisfaction with Life Scale is equal to 0.75 and test-retest reliability is equal to 0.64. No significant difference was observed between females’ and males’ satisfaction with life. Conclusion: The results show that Satisfaction with Life Scale is a reliable and valid tool for measuring life satisfaction among psychiatric outpatients and psychiatric patients after discharge.
psychometric properties, Satisfaction with Life Scale, psychiatric patients
ویژگیهای روانسنجی؛ مقیاس رضایت از زندگی؛ بیماران روانپزشکی
147
158
http://ijpcp.iums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-801&slc_lang=fa&sid=1
2016/11/272016/11/272016/11/272016/11/272016/11/272016/11/272016/11/27
1395/9/7
2016/11/272016/11/272016/11/272016/11/272016/11/272016/11/272016/11/27
1395/9/7
Mahnaz
Fallahi Khesht Masjedi
Guilan University of Medical Sciences, Guilan,Rasht, St. Azadegan Health Department Iran
مهناز
فلاحی خشت مسجدی
E-mail: mahnaz.fallahi@gmail.com
00319475328460011935
00319475328460011935
Yes
دانشگاه علوم پزشکی گیلان، واحد سلامت روان.
Mohammad Mehdi
Pasandideh
Payame Noor University of Guilan
محمد مهدی
پسندیده
00319475328460011936
00319475328460011936
No
دانشگاه پیام نور
fa
آشنایی با کوچینگ: روش نوین کمک درمانی برای اختلال نقص توجه- بیشفعالی
Introduction to Coaching: New Method of Treatment for ADHD
علاقبندراد و همکاران (1) طی یک نامه به سردبیر، گزارشی از راه اندازی کلینیک فوق تخصصی اختلالهای تکاملی بزرگسالان در بیمارستان روزبه را ارائه دادند. در این نامه، یکی از روشهای نوین درمانی به نام کوچینگ1 که در این کلینیک جهت درمان اختلال نقص توجه- بیش فعالی2 بزرگسالان به کار می رود، به طور مختصر شرح داده شد (1). هدف از مقاله حاضر، معرفی این رویکرد نوین درمانی است که در کنار سایر مداخلات درمانی غیردارویی برای بهبود عملکرد بیماران، خصوصاً بزرگسالان ، به کار میرود.
«کوچینگ» چگونه باعث بهبود اختلال بیشفعالی- نقص توجه در بزرگسالان میشود:
آسیب در کارکردهای اجرایی نقش مهمی در اختلال نقص توجه- بیش فعالی دارد. عملکرد اجرایی به فرد کمک میکند تا عوامل حواسپرتی را شناسایی و آنها را حذف کند، موضوعات مختلف را در ذهن نگه دارد، در مورد پیامدها فکر کند و موارد دیگری از این قبیل را در برمیگیرد.
بنابراین اختلال نقص توجه- بیش فعالی، فرد را با مشکلات متعددی در فعالیتهای معمول روزمره از جمله پرداخت قبوض، خواب کافی، مصرف دارو به طور مرتب، به خاطر سپردن انجام کارهای معمول خانه و غیره روبه رو میسازد. اختلال نقص توجه- بیش فعالی یک مشکل شخصیتی نیست، بلکه یک اختلال عصب- زیستی3 است که از بین نمی رود(2).
کوچینگ بر روی این تفاوت بیولوژیکی ویژه در ذهن افراد مبتلا به اختلال نقص توجه- بیش فعالی متمرکز میشود. در این روش، علائم عصبی- زیستی به عنوان پایه عادات و الگوهای رفتاری منفی در این افراد به حساب میآید و بیماران یاد میگیرند که چالشهای روزانهای که بر اثر این علائم به وجود میآید را مدیریت کنند. در واقع این افراد یاد میگیرند که پیامدهای عملکرد خود را نه به طور عمدی، بلکه به دلیل اختلالی که در ذهنشان وجود دارد، فراموش کنند. وقتی که افراد این موضوع را یاد بگیرند، می توانند راهبردهای لازم را برای ایجاد تغییر به کار گیرند. کوچینگ پلی بین علاقه فرد برای شروع به تغییر و مجموعه اعمالی است که باید برای تغییر انجام دهد (2) و در واقع پل بین توانایی و عملکرد است (3).
درمانگری که با اصول کوچینک کار میکند با موضوعات عملی زندگی روزانه افراد مثل برنامهریزی، سازماندهی، اولویتبندی و مدیریت زمان سر و کار دارد (4). جنبه دیگر کوچینگ، همه جانبه4 بودن این روش درمانی است. درمانگر از افراد میخواهد که به همه جنبههای زندگی توجه کنند و راهبردهایی را به کار گیرند که همه جنبههای زندگی ،که نیازمند تغییر است، را مدیریت کنند. او به افراد کمک میکند که گامها را یکی یکی بردارند. با توجه به این که افراد مبتلا به اختلال نقص توجه- بیش فعالی تمایل دارند که همه کارها را همزمان با هم انجام دهند، این روش درمانی اهمیت بیشتری مییابد (2).
کوچینگ به افراد کمک میکند تا همواره سطح مناسبی از «فشار روانی» را تجربه کنند. افراد مبتلا به اختلال نقص توجه- بیشفعالی، اغلب نیاز به سطح خاصی از فشار روانی دارند تا بتوانند اهداف خود را پیگیری کنند. برای این که این افراد احساس فوریت کنند لازم است فکر کنند که «زمانم به پایان رسیده است، بنابراین باید کارم را الان به اتمام برسانم.» بنابراین لازم است به مراجعان کمک شود که یک برنامه مدون و سقف زمانی را تعیین کنندو برای پایبندی به این برنامه (از طریق تلفن، ایمیل و پیامک) پیگیری شوند (2).
در واقع یکی از تفاوتهای عمدهای که این مداخله با سایر انواع مداخلات دارد، پیگیری مداوم و بین جلسهای مراجع است. در پایان مراجعین یاد میگیرند که برای خود، یک سطح عملکردی از فوریت را ایجاد کنند (2).
کوچر[1] برای ایجاد تغییر در مراجع از چه تکنیکهایی استفاده میکند:
کوچینگ از طریق آموزش روانشناختی به افراد کمک میکند که رفتارهای انطباقی و سازگارانهای را در زندگی روزمره خود تمرین کنند (4)
درمانگر به مراجع می آموزد که اختلال نقص توجه- بیشفعالی، بخشی از زندگی روزانه او است و خود به خود از بین نمیرودو اکثر کشمکشها و مشکلاتی که تجربه میکند ناشی از این اختلال است.
به مراجع میآموزد که برای شروع کار بر روی مشکلاتش، یکی یا دو مورد را انتخاب کند.
لازم است که افراد مبتلا به اختلال نقص توجه - بیش فعالی، برای کنار آمدن با چالشها، یک طرح مخصوص به خود را طرحریزی کنند. درمانگر به مراجع کمک میکند تا راهبردهای مخصوص به خود را طراحی کنند. در این راه، فرد نه تنها باید خلاق باشد، بلکه لازم است توانائیهای خود را نیز بشناسد و از آنها استفاده کند.
به طور قطع، چالش برانگیزترین بخش برای بیشتر مراجعین، کار کردن بر روی طرح برنامهریزی شده است. این کار نیاز به تلاشی مداوم، طولانی و عمیق دارد. از آنجا که توجه بزرگسالان مبتلا به اختلال نقص توجه- بیش فعالی، به وسیله موضوعات و افکار متعدد منحرف میشود و پیش از آن که وقت کافی برای هدف اصلی خود صرف کنند، آن را رها میسازند، کوچر به مراجعین کمک میکند تا در مسیر اصلی خود قرار گیرند و راهبردهایی که بر اساس نیازهای خود طراحی کرده بودند را مورد آزمون قرار دهند.
در نهایت، درمانگر به مراجع کمک میکند که به طور مداوم راهبردها و ساختارهایی که طراحی کرده است را ارزیابی کند و ببیند که آیا این راهبردها و ساختارها اهدافش را تامین میکنند یا خیر (2، 4).
افراد مبتلا به اختلال نقص توجه- بیش فعالی، در حافظه نقص دارند. آنها به آسانی پیامدهای گذشته و اهداف آینده را فراموش میکنند. زمانی که طبق یک برنامه یا ساختار کار میکنند، به تدریج شل میشوند و فکر میکنند که « من دیگر به این برنامه نیاز ندارم. من مشکلم را حل کردهام و الان خوب هستم» و از راهبردهای جدید دست میکشند. همین موضوع باعث میشود که دوباره به عادتهای بد پیشین - که تشخیص داده بودند باید ترک شود- بازگردند. بنابراین درمانگر به افراد کمک میکند تا عادتهای جدید کسب شده را تمرین و تقویت کنند تا درونی شود (2،4).
در نتیجه میتوان گفت که کوچینگ، از طریق پنج عاملی اصلی یعنی، حفظ سطح انگیختگی، تعدیل هیجانها، حفظ انگیزه، ارائه بازخورد فوری و به عهده گرفتن نقش مدیریت اجرایی برای تمرکز، به فرد کمک میکند و در نتیجه از توانایی فرد برای انجام اعمال خود انگیخته و الگوهای تغییر رفتاری حمایت به عمل میآورد (3).
اجزای اصلی روش درمانی کوچینگ
اجزای اصلی روش درمانی کوچینگ عبارتند از: مشارکت و همکاری، ساختار و پیشرفت تدریجی.
فرد از طریق همکاری با کوچر، نه تنها مشخص میکند که از کوچر خود چه کمکی میخواهد، بلکه معلوم میسازد که چگونه میتواند آن را درونی کند. هدف اصلی این است که به تدریج، یادآوری بیرونی کوچر به صدای درونی شخصی تغییر کند و در نهایت این صدای درونی است که به فرد کمک میکند تا تغییر را از درون خود آغاز کند (2).
ساختار یکی از اجزای اصلی و حیاتی این روش درمانی است که پذیرش آن برای بسیاری از افراد دشوار است. از یک طرف افراد احساس میکنند که به وسیله ساختار محدود میشوند، چرا که از آنها انتظار دارد کارهایی را انجام دهند که دوست ندارند، از طرف دیگر، ساختار باعث می شود که افراد با موفقیت کارهایشان را به پایان برسانند، در نتیجه کمتر از قبل در برابر کارها احساس تهدید یا غافلگیری نمایند. ساختار باید متناسب با تواناییهای فرد ایجاد شود(2).
سومین اصل مهم در این روش درمانی این است که به فرد کمک شود تا توانایی درون نگری، آگاه شدن از نیازها و یافتن راه حلی برای مشکلات را به دست آورد. در این روش به جای این که از مراجع پرسیده شود که چرا فلان کار را انجام ندادی، پرسیده میشود که چه چیزی مانع از انجام این کار میشود و این که در آینده چه انتخابهای دیگری ممکن است داشته باشد. با این روش مراجعه کننده متوجه می شود که چگونه خودش در به وجود آوردن مشکلش سهم دارد و وقتی متوجه می شود که علیه خودش کار می کند، میتواند یک راهکار جدید ارائه بدهد تا به هدفش برسد. از طرف دیگر در بیشتر مواقع، مراجع برای مشخص کردن موثرترین خط مشی، در حال آزمون و خطا به سر می برد و این آزمون و خطا در واقع بخش مهمی از درمان به شمار میآید (2).
بنابراین از ابتدا باید متوجه بود که کوچینگ یک مسافرت طولانی است، به تدریج پیش میرود و همواره با موفقیت همراه نیست. این دیدگاه باعث می شود که فرد به درمان متعهد باقی بماند و به خاطر ناملایماتی که در طول درمان پیش میآید درمان را رها نکند. افراد در مراحل اولیه ممکن است طبق عادت، به دنبال هر شکستی احساس تحقیر نمایند و تصور کنند که یک بازندهاند. اما باید به یاد داشته باشند که نتیجه عمل از فرد انجام دهنده آن عمل جدا است، در این صورت میتوانند از احساس حقارت بگذرند و به سمت عملکردهای مثبت حرکت کنند.
بنا بر آنچه که در مورد کوچینگ ارائه شد، این روش درمانی از امتیازهای قابل توجهی برای کمک به اختلال نقص توجه- بیشفعالی بزرگسالی برخوردار است. مقالات محدودی(5،6) به بررسی اثر بخشی این روش در بیماران مبتلا به اختلال نقص توجه- بیشفعالی بزرگسالی پرداخته اند و نشان دادهاند که کوچینگ اثرات مثبتی بر روی زندگی این بیماران دارد(5) و باعث بهبود قابل توجهی در روش مطالعه، اعتماد به نفس، میزان آشفتگی ناشی از علایم بیماری و افزایش رضایتمندی از شغل و تحصیل میگردد (6). با وجود اثربخشی این روش، نباید آن را درمانی جامع برای بهبودی کامل اختلال نقص توجه- بیش فعالی بزرگسالی و درمان همه مشکلات افراد مبتلا به این اختلال تصور کرد.
]بنا به اظهار نویسنده مسئول مقاله، حمایت مالی از پژوهش و تعارض منافع وجود نداشته است[.
[1] coacher
Letter to the Editor
Coaching, ADHD, Treatmen
نقص توجه-بیش فعالی, کوچینگ, درمان
159
161
http://ijpcp.iums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-807&slc_lang=fa&sid=1
2016/11/272016/11/272016/11/272016/11/272016/11/272016/11/272016/11/272016/11/27
1395/9/7
2016/11/272016/11/272016/11/272016/11/272016/11/272016/11/272016/11/272016/11/27
1395/9/7
Valentin
Artounian
والنتین
ارتونیان
E-mail: valentin_artonian@yahoo.com
00319475328460011942
00319475328460011942
Yes
دانشگاه علوم پزشکی تهران، گروه روانپزشکی.
Javad
Alagband Rad
جواد
علاقبند راد
00319475328460011943
00319475328460011943
No
دانشگاه علوم پزشکی تهران
fa
تاریخچه بیمارستان روانپزشکی مشهد
History of Mashhad’s asylum
چکیده
مشهد شهری کهن و با سابقۀ تمدنی درخشان است که از گذشتههای دور تا کنون از جنبههای مختلف تاریخی، دارای اهمیت بوده است. در گذشته، بیماران روانی موجودات ناخواسته ومزاحمی به شمار میآمدند که در اجتماع جایگاهی نداشتند. به همین علت در مکانهایی مانند زندان، نگهداری و با غل و زنجیر بسته میشدند. تیمارستان مشهد یکی از مکانهای مهم تاریخ روانپزشکی این شهر است که در طول سالیان دراز دچار تغییر و تحول شده است. سیر تغییر و تطور این مرکز نگهداری بیماران روانی، از دارالشفاء رضوی که بیشتر به زندان شبیه بود، شروع و امروزه به یکی از بزرگترین مراکز نگهداری بیماران روانی در کشور تبدیل شده است. در این مکان، دیگر غل و زنجیر و بند و سلول مشاهده نمیشود و بیماران روانی با شیوههای درمانی علمی و جدید ، مراقبت و درمان میشوند . مقاله حاضر به بررسی رشد و تکامل و تحول تیمارستان مشهد از ابتدای تأسیس تاکنون میپردازد و این نهاد تمدنی را از جنبههای مختلف تاریخی مورد بررسی و تحلیل قرار میدهد.
History of Psychiatry and Psychology
asylum, Mashhad, History
تیمارستان؛ دارالمجانین؛ مشهد؛ تاریخچه
162
165
http://ijpcp.iums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-808&slc_lang=fa&sid=1
2016/11/272016/11/272016/11/272016/11/272016/11/272016/11/272016/11/272016/11/272016/12/18
1395/9/28
2016/11/272016/11/272016/11/272016/11/272016/11/272016/11/272016/11/272016/11/272016/12/18
1395/9/28
Maryam
Salehinia
مریم
صالحی نیا
00319475328460011944
00319475328460011944
No
دانشگاه شاهد، دانشکده پزشکی
Farhad
Jafari
فرهاد
جعفری
E-mail: jafari@shahed.ac.ir
00319475328460011945
00319475328460011945
Yes
متخصص پزشکی اجتماعی، دانشگاه شاهد، گروه پزشکی اجتماعی، دانشکده پزشکی. تهران، بلوارکشاورز، دانشکده پزشکی شاهد،گروه پزشکی اجتماعی.
Alireza
Golshani
سید علیرضا
گلشنی
00319475328460011946
00319475328460011946
No
دانشگاه فردوسی مشهد، گروه تاریخ، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی