دوره 23، شماره 2 - ( تابستان 1396 )                   جلد 23 شماره 2 صفحات 177-164 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Moin Al-Ghorabaiee F, Karamloo S, Noferesti A. Metacognitive Components in Patients With Generalized Anxiety Disorder, Obsessive-Compulsive Disorder and Depressed Mood Disorder. IJPCP 2017; 23 (2) :164-177
URL: http://ijpcp.iums.ac.ir/article-1-2352-fa.html
معین الغربائی فاطمه، کرملو سمیرا، نوفرستی اعظم. مؤلفه های فراشناختی در افراد مبتلا به اختلال اضطراب منتشر، اختلال وسواس اجبار و اختلال افسرده خویی . مجله روانپزشكي و روانشناسي باليني ايران. 1396; 23 (2) :164-177

URL: http://ijpcp.iums.ac.ir/article-1-2352-fa.html


1- گروه پژوهشی علوم شناختی، واحد البرز، جهاد دانشگاهی
2- گروه پژوهشی علوم شناختی، واحد البرز، جهاد دانشگاهی ، E-mail: noferest88@yahoo.com
متن کامل [PDF 2818 kb]   (3402 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (7013 مشاهده)
متن کامل:   (5691 مشاهده)
مقدمه
مدل‌های فراشناختی اختلالات افسردگی و اضطرابی بر نقش پیش‌بینی‌کننده باورهای فراشناختی در تجربه احساسات منفی تأکید میکنند [1]. همچنین انتخاب و اجرای راهبردهای مقابله‌ای، تعیین‌کننده اصلی تداوم یا اختتام اختلال‌های روان‌شناختی محسوب می‌شود [2]. به این ترتیب افراد زمانی دچار ناراحتی‌های هیجانی می‌شوند که باورهای فراشناختی آن‌ها، الگوی ویژه‌ای از پاسخ‌دهی به تجربیات درونی را تولید می‌کند که باعث تداوم و شدت گرفتن افکار، عقاید و هیجانات منفی می‌شود [5 -3]
در این مدل، اعتقاد بر این است که بر خلاف شباهت‌های بنیادین در سازوکارهای آسیب‌شناختی اختلال‌های روان‌شناختی مختلف، هر اختلال محتوای خاص خود را در سطوح شناختی و فراشناختی دارد [3]. برای مثال، تفکر منفی تکرار شونده، حالتی است که در بسیاری از ناکارآمدی‌های روان‌شناختی مشاهده می‌شود. این مؤلفه شناختی در افسردگی با نشخوار فکری، در اضطراب با نگرانی و در وسواس اجبار با درهم‌آمیختگی افکار همراه است. وقتی فردی دچار افسردگی می‌شود، تمایل دارد که کاملاً خودآگاه باشد، بر مسائل گذشته متمرکز باشد و خود را در مشکلات حال و آینده مربوط به آن‌ها درگیر کند [6 ،3]. به همین دلیل ولز معتقد است در مدل فراشناختی درمان افسردگی، باید به چرخه نشخوار فکری افراد حمله کرد [4].
همچنین مدل فراشناختی بیان می‌کند که بیماران در اختلال اضطراب منتشر همانند بسیاری از افراد درباره نگرانی‌های خود باورهای مثبتی دارند و از آن به عنوان ابزار سودمندی در جهت مقابله با تهدید استفاده می‌کنند [7]. بنابراین فرایند نگرانی نوعی سازوکار مقابله‌ای است که خود می‌تواند کانون نگرانی قرار گیرد. این مسئله زمانی مشکل‌ساز می‌شود که باورهای منفی در خصوص کنترل‌ناپذیری و پیامدهای مخاطره‌آمیز نگرانی گسترش می‌یابند و به راهبردهای کنترل ناکارآمد منجر می‌شوند. این پردازش شناختی مبتنی بر نگرانی ناسازگارانه دامنه تکرار شونده‌ای از نتایج منفی را به دنبال دارد که در آن شخص سعی می‌کند راه‌حل‌های مقابله‌ای را تا زمان رسیدن به برخی هدف‌های درونی ادامه دهد [9 ،8]
در پژوهشی که به بررسی باورهای فراشناختی و نگرانی در گروهی از افراد با اختلال اضطراب منتشر در مقایسه با گروه‌هایی از افراد با تشخیص فوبی اجتماعی، افسردگی، اختلال پانیک و افراد غیربیمار پرداخته شد، نتایج بیانگر نمرات بیشتر افراد با اختلال اضطراب منتشر در مقایسه با سایر اختلال‌ها بود [10]. همچنین در پژوهشی دیگر رابطه مثبت و معناداری میان راهبرد نگرانی و باورهای فراشناختی مثبت و منفی با نشانه‌های اضطرابی نشان داده شد و همچنین راهبرد کنترل نگرانی و باورهای فراشناختی مثبت و منفی به طور مثبت با نشانه‌های استرس رابطه معناداری را نشان دادند [11]. سایر پژوهش‌ها به نقش پیش‌بینی‌کنندگی باورهای فراشناختی منفی در خصوص کنترل‌ناپذیربودن و خطر نگرانی در افسردگی و اضطراب اشاره می‌کنند [12]. در واقع بین باورهای فراشناختی و علائم افسردگی، اضطراب و تنش رابطه مثبت و معناداری وجود دارد [1]. همچنین به نظر می‌رسد باورهای فراشناختی مثبت و منفی ممکن است سبب تداوم نگرانی شوند [13].
از طرفی به نظر ولز [7] افکار وسواسی، باورهای فراشناختی را در ارتباط با معنای فکر فعال می‌کنند. در واقع وقوع افکار وسواسی زمانی تهدیدکننده می‌شوند که به برانگیختن باورهای فراشناختی درباره معنای آن افکار منجر شوند. مطالعات متعددی ارتباط مثبت و معنادار میان علائم وسواس و درآمیختگی افکار را گزارش کرده‌اند [13]. همچنین در خصوص اهمیت درآمیختگی افکار در شکل‌گیری و تداوم علائم اختصاصی وسواس مانند ترس از تکانه، آلودگی و تعهد بیش از حد، به نظر می‌رسد که این نشانه‌ها ریشه در درآمیختگی‌های سه‌گانه دارند [4]. در مفهوم‌سازی فراشناختی اختلال وسواس اجبار بر دو بعد از باورهای فراشناخت تأکید شده است. حوزه اول به باورهای مرتبط با معنا و قدرت افکار می‌پردازد؛ همچون باورهای درهم‌آمیختگی فکر و عمل (TAF: باور به اینکه فکر وسواسی به‌تنهایی می‌تواند سبب عمل ناخواسته شخصی یا پیامدهای اخلاقی شود)، درهم‌آمیختگی فکر و رویداد (TEF: برای مثال اگر فکر می‌کنم که X را انجام داده‌ام، احتمالاً آن را انجام داده‌ام) و در هم آمیختگی فکر و شی (TOF: این باور که احساسات و افکار مزاحم به دیگر اشیا منتقل می‌شود و از راه اشیای آلوده به اشیا یا افراد دیگر منتقل می‌شوند). حوزه دوم به باورهایی درباره تشریفات و آیین‌های به‌کارگرفته‌شده به منظور خنثی‌سازی پیامدهای افکار مزاحم اشاره می‌کند؛ مانند باور فراشناختی کلی نیاز به کنترل افکار برای دور کردن پیامدهای منفی [15 ،14]. مطالعات متعددی از نقش باورهای فراشناختی در پدیدآیی و تداوم مشکلات وسواسی حمایت می‌کنند [17 ،16].
به طور کلی پژوهش‌های انجام‌شده در زمینه فراشناخت، حاکی از نقش چشمگیر باورهای فراشناختی در پیدایش و حفظ اختلال‌های هیجانی [3 ،2] است که بررسی آن‌ها از جنبه نظری و عملی ضرورت دارد. انجام پژوهش‌هایی از این قبیل می‌تواند دانش ما را در خصوص بررسی سازوکارهای فراشناختی که تنظیم‌گر و کنترل‌کننده فرایندهای شناختی هستند، افزایش دهد و راهگشای پژوهش‌های دیگر در این حوزه باشد. همچنین انجام چنین پژوهش‌هایی می‌تواند شواهد بیشتری برای استفاده کاربردی از درمان فراشناختی برای اختلالات هیجانی در جایگاه‌های مختلف بالینی و در جمعیت‌های مختلف ایجاد کند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف مقایسه مؤلفه‌های فراشناختی افراد مبتلا به وسواس، اضطراب منتشر، افسرده‌خویی و افراد عادی انجام شد تا کوششی برای رسیدن به این مهم باشد.
روش
نمونه، شیوه نمونه‌گیری و روش اجرا

پژوهش حاضر از نظر هدف، پژوهشی توصیفی و از نظر شیوه گردآوری داده‌ها مطالعه‌ای علی‌مقایسه‌ای است. با توجه به روش پژوهش، حجم هریک از گروه‌های مدنظر حداقل باید 30 نفر در نظر گرفته می‌شد [18]. بر این اساس90 نفر (سه گروه سی‌نفری) از بیماران مبتلا به اختلال وسواس اجبار، اضطراب منتشر و افسرده‌خویی شهر تهران که برای اولین‌بار برای درمان به کلینیک‌های روان‌شناسی (پنج کلینیک خدمات مشاوره و روان‌شناسی در مرکز شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز شهر تهران) و مطب‌های خصوصی روان‌پزشکان (پنج مطب روان‌پزشکی در مرکز شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز شهر تهران) مراجعه کرده بودند، به شیوه نمونه‌گیری هدفمند در سال 1388-1389 انتخاب شدند. این شرکت‌کنندگان که بر اساس مصاحبه بالینی ساخت‌یافته (SCID) و تشخیص روان‌پزشک، تشخیص اختلال‌های مدنظر را دریافت کرده بودند، در گروه‌های بالینی قرار داده شدند. پرسش‌نامه‌های باورهای فراشناختی فرم کوتاه [19] افکار اضطرابی [20] و کنترل فکر [21] به آن‌ها داده شد تا تکمیل کنند. همچنین پرسش‌نامه‌ها روی گروهی 30 نفری (14 نفر مرد، 16 نفر زن) که بر اساس مصاحبه بالینی و تشخیصی روان‌پزشک هیچ‌گونه اختلال روانی نداشتند نیز به عنوان گروه غیربیمار اجرا شد. از آنجا که از مجموع پرسش‌نامه‌های تکمیل‌شده، 14 پرسش‌نامه به صورت ناقص پاسخ داده شده بود، در تحلیل نهایی پرسش‌نامه‌های 106 نفر بررسی شد. 
برای کنترل متغیرهای ناخواسته و جلوگیری از دشواری‌های احتمالی در تبیین نتایج، افرادی در این پژوهش شرکت داده شدند که: الف) قبلاً هیچ‌گونه درمان روان‌شناختی دریافت نکرده بودند. ب) در محور II طبقه‌بندی تشخیص اختلال شخصیت نداشتند. (بدون اختلال شخصیت بر اساس نظر روان‌پزشک). ج) سه ماه قبل از اجرای پرسش‌نامه‌ها دارو مصرف نکرده بودند. د) حداقل میزان سواد آن‌ها تا سوم راهنمایی بود. هـ) محدوده سنی آن‌ها بین 18 تا 55 سال بود. ز) به دلیل حجم کم نمونه تمام موارد اختلال وسواس اجبار در پژوهش شرکت داده شدند.
ابزارهای پژوهش
پرسش‌نامه باورهای فراشناختی (MCQ)

کارت رایت هاتون و ولز [22] این پرسش‌نامه را بر اساس الگوی فراشناختی به منظور ارزیابی تفاوت‌های فردی در باورهای مثبت و منفی درباره نگرانی و افکار ناخواسته، بازبینی فراشناختی و قضاوت در خصوص کارآمدی شناختی طراحی کرده‌اند. اخیرا ولز و کارت رایت هاتن [19] فرم کوتاهی از MCQ ارائه کردند که شامل 30 سؤال است که خود شامل پنج زیر مقیاس اطمینان شناختی ضعیف (حافظه ضعیفی دارم)، باورهای مثبت درباره نگرانی (برای مثال وقتی نگرانی‌ام شروع می‌شود، نمی‌توانم جلوی آن را بگیرم)، وقوف شناختی، باورهای منفی درباره خطرناک‌بودن نگرانی و نیاز به کنترل افکار (برای مثال ناتوانی در کنترل افکارم یکی از نشانه‌های بیماری است) می‌شود. سؤالات روی مقیاس لیکرت از موافق نیستم (1) تا کاملاً موافقم (4) پاسخ داده می‌شود. باورهای فراشناختی مثبت درباره نگرانی با سؤالات 1، 7، 10، 19، 23، 28 سنجیده می‌شود. باورهای فراشناختی منفی درباره نگرانی (وقتی نگرام می‌شوم نمی‌توانم به آن پایان دهم) که روی کنترل‌ناپذیربودن و خطرناک‌بودن نگرانی‌ها تأکید می‌کنند، شامل سؤالات 2، 4، 9، 11، 15، 21 است. کارآمدی شناختی پایین، شامل سؤال‌های 8، 14، 17، 24، 26، 29 است. باورهای فراشناختی منفی درباره افکار شامل موضوعات خرافه، تنبیه، مسئولیت و نیاز به کنترل افکار شامل سؤال‌های 6، 13، 20، 22، 25، 27 است. خودآگاهی شناختی (توجه زیادی به شیوه‌ای که ذهنم کار می‌کند دارم) شامل سؤال‌های 3، 5، 10، 12 ،16 ،18 است. 
کارت رایت و همکاران [22] ضرایب اعتبار به روش آلفای کرونباخ را برای مؤلفه‌ها از 72/0 تا 87/0 و به روش آزمون‌آزمون مجدد از 76/0 تا 89/0 گزارش کردند. در ایران، شیرین‌زاده دستگیری [23] ضریب همسانی درونی آن را با آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 91/0 و برای زیرمقیاس‌های آن در دامنه 71/0 تا 87/0 و پایایی بازآزمایی آن را در فاصله چهار هفته برای کل مقیاس 73/0 و برای زیرمقیاس‌های آن در دامنه 28/0 تا 68/0 گزارش کرد. همبستگی زیرمقیاس‌های آن با کل آزمون در دامنه 58/0 تا 87/0 و همبستگی آن‌ها با یکدیگر بین 26/0 تا 62/0 بود.
پرسش‌نامه افکار اضطرابی (AnTI)
ولز این مقیاس را در سال 1994 ساخت [20]. این پرسش‌نامه برای اندازه‌گیری نگرانی در چند بعد طراحی شده است. خرده مقیاس‌ها عبارتند از: نگرانی اجتماعی، نگرانی سلامتی و فرانگرانی. سؤالات این پرسش‌نامه بر اساس مصاحبه با بیماران مبتلا به آسیمگی اختلال اضطراب منتشر طراحی شده است. برای طراحی سؤالات پرسش‌نامه افسردگی این پرسش‌نامه از بک و پرسش‌نامه وسواس اجباری مادزلی و خرده‌مقیاس صفت اضطراب در پرسش‌نامه اضطراب آشکار و پنهان اشپیلبرگر کمک گرفته شده است [4].
در ایران 20 نفر از روان‌شناسان بالینی و پژوهشگران و روان‌پزشکان این پرسش‌نامه را بررسی و روایی محتوایی آن را تأیید کرده‌اند. همسانی درونی آن با اجرا بر روی 60 دانش آموز به روش آلفای کرونباخ محاسبه شد که میزان آن برای اضطراب اجتماعی 67/0، اضطراب جسمانی 67/0 و اضطراب فرانگرانی 68/0 به دست آمد [13].
پرسش‌نامه کنترل فکر (TCQ)
ولز و دیویس [21] این مقیاس خودسنجی 30 ماده‌ای را برای تعیین فراوانی به کارگیری پنج راهبرد کنترل فکر، یعنی توجه برگردانی، تنبیه، ارزیابی مجدد، کنترل اجتماعی و نگرانی تهیه کرده‌اند. هر خرده‌مقیاس شش ماده دارد. گزینه‌های هر ماده به صورت «هیچ وقت» تا «تقریباً همیشه» است [3]. در مطالعه ولز و متیوز [5] که برای بررسی همسانی درونی خرده مقیاس‌های TCQ (229=n) انجام شد، نتایج زیر به دست آمد: توجه برگردانی=72/0، کنترل اجتماعی=79/0، نگرانی=71/0، تنبیه=64/0، ارزیابی مجدد=67/0.
در پژوهشی در ایران این پرسش‌نامه روی 100 نفر اجرا شد که ضریب آلفای کرونباخ آن برای کل مقیاس و خرده‌مقیاس‌ها به ترتیب بالا 81/0، 79/0، 70/0، 70/0، 76/0، 70/0 گزارش شد [24]. برای تحلیل داده‌ها از آزمون تحلیل واریانس چندراهه و آزمون بن فرونی برای مقایسه دوبه‌دو گروه‌ها استفاده شد. تجزیه‌وتحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS18 انجام شد.
یافته‌ها
بررسی ویژگی‌های جمعیت‌شناختی گروه نمونه نشان داد که از کل نمونه 120 نفری، 77 نفر زن (2/64 درصد) و 43 نفر مرد (8/35 درصد) بودند که بازه سنی آن‌ها بین 18 تا 37 سال و میانگین سنی آن‌ها 71/24 سال بود. 67 نفر از آن‌ها تحصیلات لیسانس (8/55 درصد) 28 نفر فوق‌لیسانس و بالاتر (4/23 درصد) و 25 نفر دیپلم و فوق‌دیپلم (8/20 درصد) داشتند. اطلاعات تفکیکی مربوط به گروه‌ها شامل 16 زن و 14 مرد در گروه عادی، 19 زن و 11 مرد در گروه وسواسی، 21 زن و 9 مرد در گروه در اضطراب منتشر، 21 زن و 9 مرد در گروه افسرده‌خو بودند. همچنین خلاصه یافته‌های توصیفی گروه‌های نمونه در خرده‌مقیاس‌های پرسش‌نامه‌های MCQ-30، TCQ و AnTI در جدول شماره 1 ارائه شده است.
جدول شماره 1 نشان می‌دهد در گروه نمونه، میانگین نمرات مبتلایان به اضطراب منتشر در مؤلفه‌های فراشناختی پرسش‌نامه‌های MCQ-30 و AnTI از سایر گروه‌ها بیشتر است. همچنین مقادیر F حاصل از تحلیل واریانس چندمتغیره (MANOVA) برای مقایسه گروه‌های مطالعه‌شده در باورهای فراشناختی نشان‌دهنده تفاوت معنادار گروه‌ها در تمامی مؤلفه‌های فراشناختی، افکار اضطرابی و نیز راهبردهای کنترل فکر (به جز راهبرد کنترل اجتماعی) است (جدول شماره 1). برای مقایسه دوبه‌دو گروه‌ها با یکدیگر در چهار مقیاس باورهای مثبت، نیاز به کنترل، خودآگاهی شناختی و اعتماد شناختی از آزمون تعقیبی بن فرونی و برای مقایسه گروه‌ها در مقیاس باورهای منفی از آزمون تعقیبی دانکن C استفاده شد (جداول شماره 2 و 3).
نتایج جدول شماره 2 نشان داد که در مقیاس اعتماد شناختی تفاوت میانگین معنادار میان گروه‌ها بیانگر نمرات بیشتر آزمودنی‌های گروه افسرده‌خویی از گروه اضطراب منتشر و این گروه بیشتر از گروه عادی است (P<0/01). درباره نیاز به کنترل نیز نمرات آزمودنی‌های گروه اضطراب منتشر بیشتر از گروه افسرده‌خویی و این گروه بیشتر از گروه عادی در مقیاس یادشده، بوده است (P<0/01). درباره مقیاس‌های خودآگاهی شناختی و باورهای مثبت درباره نگرانی تنها بین میانگین نمرات دو گروه اضطراب منتشر و افسرده‌خویی تفاوت معنادار در سطح 50/0 و 01/0 مشاهده شد. بدین صورت که نمرات آزمودنی‌های گروه اضطراب منتشر بیشتر از نمرات گروه افسرده‌خویی در دو مقیاس یادشده بود.
درباره مقیاس باورهای منفی درباره نگرانی تفاوت میانگین نمرات گروه‌های عادی، وسواسی و افسرده‌خویی با گروه اضطراب منتشر در سطح 50/0 معنادار است و نمرات آزمودنی‌های گروه عادی در این مقیاس از سایر گروه‌ها کمتر است و پس از آن در ‌گروه‌های افسرده‌خویی یا وسواس و اضطراب منتشر نمرات این مقیاس به ترتیب بیشتر می‌شود (جدول شماره 3).
نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره، بیانگر تفاوت معنادار در سطح 01/0 بین چهار گروه مطالعه‌شده در دو راهبرد کنترل فکر تنبیه و نگرانی است. تفاوت میانگین نمره تنبیه در گروه وسواسی و اضطراب منتشر به صورت معناداری (در سطح 01/0) بیشتر از گروه‌های افسرده‌خویی و عادی است. میانگین نمره نگرانی نیز در گروه عادی به صورت معناداری (در سطح 01/0 و 05/0) کمتر از گروه‌های وسواسی، اضطراب منتشر و افسرده‌خویی است. درباره استفاده از سایر راهبردهای کنترل فکر یعنی توجه برگردانی، ارزیابی مجدد و کنترل اجتماعی، بین چهار گروه مطالعه‌شده تفاوت معناداری مشاهده نشد (جدول شماره 4).
همچنین نتایج تحلیل واریانس چندراهه بیانگر تفاوت معنادار (در سطح 01/0) بین چهار گروه مطالعه‌شده در مقیاس‌های حوزه‌های نگرانی است. تفاوت میانگین نمره نگرانی اجتماعی در گروه اضطراب منتشر به صورت معناداری (در سطح 01/0) بیشتر از گروه‌های عادی و وسواسی است. همچنین میانگین نمرات گروه افسرده‌خویی بیشتر از گروه عادی است (در سطح 01/0). درباره مقیاس نگرانی سلامتی، نمرات گروه اضطراب منتشر بیشتر از سه گروه دیگر است (در سطح 05/0 و 01/0). همچنین تفاوت میانگین نمرات گروه وسواسی با گروه عادی، معنادار است و گروه وسواسی بیشتر از گروه عادی نگرانی سلامتی دارند. همچنین میانگین نمرات گروه عادی به صورت معناداری (در سطح 01/0) کمتر از گروه‌های اضطراب منتشر و وسواسی بود. درباره مقیاس نگرانی کلی، بین گروه عادی و سه گروه دیگر تفاوت معنادار وجود داشت. به این صورت که نمرات گروه عادی کمتر از گروه‌های اضطراب منتشر، وسواسی و افسرده‌خویی بود. همچنین بین گروه اضطراب منتشر و افسرده‌خویی نیز تفاوت معنادار دیده شد؛ یعنی نمرات گروه اضطراب منتشر بیش از گروه افسرده‌خویی بود (جدول شماره 5).
بحث
این مطالعه که با هدف بررسی مؤلفه‌های فراشناختی در افراد مبتلا به اختلال اضطراب منتشر، وسواس، افسرده‌خویی و افراد عادی انجام شد، نشان داد که در تمام باورهای فراشناختی، افکار اضطرابی و راهبردهای کنترل فکر (به جز راهبرد کنترل اجتماعی) میان تمام گروه‌ها تفاوت معناداری وجود دارد. یکی از ویژگی‌های اختلال‌های هیجانی مانند اختلالات اضطرابی و افسردگی سوگیری در تفکری است که کنترل آن دشوار می‌شود و همین موضوع موجب تداوم ناراحتی روان‌شناختی می‌شود. در این پژوهش نتایج در خصوص باورهای فراشناختی میان گروه‌ها بیانگر نمرات بیشتر گروه افسرده در اعتماد شناختی بود و در سایر باورهای فراشناخت از جمله نیاز به کنترل و خودآگاه و باورهای مثبت و باورهای منفی بیشترین نمرات به گروه اضطراب منتشر تعلق داشت. این یافته با نتایج پژوهشی که نشان داد از میان باورهای فراشناختی، باور به اعتماد شناختی ضعیف با نشانه‌های خلفی در افسردگی ارتباط بیشتری دارد، همخوانی دارد [25].
نتایج پژوهش حاضر در خصوص نمرات بالای افراد مبتلا به اختلال اضطراب منتشر در سایر باورهای فراشناختی با پژوهش‌های متعددی همسو است که نشان می‌دهند باورهای فراشناختی مثبت و منفی [13 ،3] نیاز به کنترل [26] با اختلال اضطراب منتشر رابطه دارند، زیرا وجود این باورها باعث می‌شود که افراد احساس کنترل شخصی کمتری داشته باشند و در خصوص توانایی‌های شخصی خود دچار تردید شوند [27]. به نظر می‌رسد فعال شدن هم‌زمان این باورها فرد را در بن‌بست قرار می‌دهد، زیرا از یک‌سو تمایل دارند نگران شوند و از سوی دیگر نمی‌خواهند این کار صورت بگیرد. در نهایت، این تعارض موجب می شود که این بیماران معتقد شوند که نگرانی به آن‌ها کمک می‌کند تا خود و اطرافیانشان را از خطرات بالقوه و بالفعل دور نگه دارند و همین موضوع باعث می‌شود که به شدت احساس نیاز به کنترل در آن‌ها نسبت به افراد عادی و حتی مبتلایان به وسواس و افسرده‌خویی، زیاد باشد. 
همسو با این یافته نیتو و همکاران [28] در پژوهشی نشان دادند که افراد مبتلا به اختلال اضطراب منتشر در عقاید مربوط به کنترل‌ناپذیری خطر نمرات بالاتری از افراد عادی دریافت کردند و این عقاید در این گروه منجر به استفاده از راهبردهای کنترل فکر از قبیل تنبیه شده بود. البته مطالعه جدیدی [29] نشان داد که بر خلاف پژوهش‌های قبلی، باورهای مثبت درباره نگرانی نقشی در راه‌اندازی و تداوم نگرانی ندارند. درباره داده‌های مربوط به افکار اضطرابی، یافته‌ها بیانگر نمرات بالاتر افراد مبتلا به اختلال اضطراب منتشر در مقایسه با سایر گروه‌ها در ابعاد افکار اضطرابی بود. همسو با این یافته‌ها پژوهش‌ها نشان داده‌اند که افراد مبتلا به اختلال اضطراب منتشر نه تنها از تعدد حوزه‌های نگرانی خود رنج می‌برند، بلکه در خصوص شدت نگرانی خود نیز نظر مثبتی ندارند [27]
ولز و کارتر [10] معتقدند که عامل فرانگرانی (ارزیابی منفی از نگرانی) به طور مؤثری نگرانی آسیب‌شناختی را پیش‌بینی می‌کند که متمایزکننده بیماران اختلال اضطراب منتشر از سایر اختلالاتی همچون هراس اجتماعی، احتلال وحشت‌زدگی و افراد عادی است. آن‌ها معتقدند که بین فرانگرانی و باورهای فراشناختی مانند کنترل‌ناپذیر بودن نگرانی رابطه وجود دارد؛ به طوری که هرچه افراد بیشتر نگرانی را کنترل‌ناپذیر بدانند، بیشتر برای نگرانی خود نگران می‌شوند [3]. در نتیجه به نظر می‌آید که فرانگرانی‌ها به نحوی با فعال‌سازی باورهای منفی فراشناختی در ارتباط هستند. با توجه به اینکه در پژوهش حاضر مبتلایان به اضطراب منتشر در اکثر باورهای فراشناختی نمرات بالاتر گرفتند، این یافته بر این اساس قابل تبیین است. از طرفی طبق نظر ولز [30] این افراد هم به نگرانی نوع 1 (نگرانی سلامتی و نگرانی اجتماعی) و هم به نگرانی نوع 2 (فرانگرانی) مبتلا هستند. همسو با این پژوهش یافته‌های حاضر بیانگر نمرات بیشتر در حوزه‌های نگرانی نوع 1 نیز بود. 
در خصوص راهبردهای کنترل فکر، یافته‌های پژوهش حاضر نشان داد که افراد مبتلا به اختلال اضطراب منتشر در مقایسه با افراد غیربیمار بیشتر از راهبردهای کنترل فکر «نگرانی» و «تنبیه» استفاده می‌کنند که تا حدودی این یافته با پیشینه نظری این پژوهش همخوان است؛ زیرا نظریه‌پردازان صاحب نظر در زمینه اختلال اضطراب منتشر نظیر بورکوویک، هازلت و دیاز [31]، دوگاس و لاداسر [32] و ولز [4] بر این باورند که ویژگی اصلی افراد مبتلا به اختلال اضطراب منتشر نگرانی است و این افراد از «تنبیه» برای کنترل افکار ناخوانده خود استفاده می‌کنند، اما برخلاف افراد مبتلا به اختلال وسواسی‌اجباری،‌ این راهبرد در رتبه دوم بعد از «نگرانی» قرار می‌گیرد. همچنین افراد مبتلا به اختلال اضطراب منتشر، از راهبردهای «توجه برگردانی و کنترل اجتماعی» در مقایسه با افراد غیربیمار کمتر استفاده می‌کنند. این یافته با مدل فراشناختی هماهنگ است،‌ زیرا ولز [4] بر این باور است که کنترل اجتماعی و توجه برگردانی با آسیب‌شناسی روانی رابطه منفی دارد. علاوه بر این به نظر می‌رسد «ارزیابی مجدد» راهبرد مثبت و مفیدی برای کنترل فکر است، زیرا در پرسش‌نامه کنترل فکر در خرده‌مقیاس «ارزیابی مجدد» جملاتی از این قبیل آمده است: «دلایل داشتن چنین افکاری را بررسی می‌کنم» یا «از دید دیگری به مسئله نگاه می‌کنم» و به احتمال زیاد افراد مبتلا به مشکلات هیجانی در برخورد با مسائل خود کمتر این شیوه را به کار می‌گیرند [33].
در خصوص مقایسه راهبردهای کنترل فکر نتایج پژوهش حاضر نشان داد که افراد مضطرب‌افسرده در مقایسه با افراد وسواسی از راهبرد «توجه برگردانی» بیشتر استفاده می‌کنند. به نظر می‌رسد به دلیل اینکه افکار وسواسی افراد مبتلا به اختلال وسواسی‌اجباری، با شدت و ناراحتی بیشتری همراه است، راهبرد «توجه برگردانی» اثر کمتری دارد و شاید به همین دلیل باشد که امروزه از آموزش این راهبرد به شیوه تکنیک توقف فکر کمتر استفاده می‌شود و بر تکنیک‌هایی نظیر هوشیاری فراگیر [34] و تکنیک آموزش توجه [4] بیشتر تأکید می‌شود. همچنین افراد مبتلا به اختلال وسواس اجباری راهبردهای تنبیه و نگرانی را به‌وفور استفاده می‌کنند. ولز و دیویس [21] اشاره می‌کنند که استفاده از نگرانی و تنبیه برای کنترل افکار ناخواسته با آمادگی برای ابتلا به مشکلات هیجانی، همبستگی دارد. این نکته در پژوهش دیگری [35] که نشان داد تنبیه مهم‌ترین متمایزکننده بین افراد وسواسی و افراد گروه گواه است نیز تأیید شد. پس از آن یکی از متغیرهای مهم، نگرانی بوده است. این نکته در مقایسه نمونه‌های بالینی و غیربالینی در ایران نیز آشکار شده است. علاوه بر این افراد مبتلا به اختلال وسواس اجباری در مقایسه با افراد مبتلا به اختلال اضطراب منتشر، از «تنبیه» بیشتر استفاده می‌کنند و ممکن است به‌کارگیری بیشتر «تنبیه» در افراد وسواسی به دلیل ناخوشایند بودن افکار ناخواسته [36] و مسئولیت‌پذیری افراطی این افراد [37] و خطای شناختی تداخل فکر و عمل [38] باشد.
محدود بودن تعداد آزمودنی‌های پژوهش و توجه‌نکردن به شدت یا ویژگی‌های خاص گروه‌های بالینی از جمله محدودیت‌های اساسی در این پژوهش بود. پژوهش‌های بعدی می‌توانند با گسترش گروه نمونه و دیگر اختلالات هیجانی انجام شوند تا امکان مقایسه متغیرها در اختلالات مختلف هیجانی در سطحی گسترده‌تر فراهم شود.
نتیجه‌گیری
به طور کلی، این پژوهش نشان می‌دهد که باورها و راهبردهای فراشناختی می‌توانند به‌خوبی بین افراد بیمار و غیربیمار و همچنین بین گروه‌های تشخیصی تمایز بگذارند. بنابراین شناسایی و تغییر باورهای فراشناختی می‌تواند به عنوان یک هدف مهم در درمان اختلالات مورد توجه قرار گیرد. همچنین یافته‌های این پژوهش از الگوی عملکرد اجرایی خودنظم بخش حمایت می‌کنند.
سپاسگزاری
این پژوهش با حمایت مالی دفتر مرکزی جهاد دانشگاهی انجام شده است. بنا به اظهار نویسنده مسئول مقاله، تعارض منافع وجود نداشته است.
References
  1. Saed O, Purehsan S, Akbari S. Correlation among meta-cognitive beliefs and anxiety – depression symptoms. Procedia - Social and Behavioral Sciences. 2010; 5:1685–9. doi: 10.1016/j.sbspro.2010.07.346
  2. Papageorgiou C. Wells A. Meta cognitive beliefs about rumination in recurrent major depression. Cognitive & Behavior Practice. 2011, 8, 160-4.
  3. Wells A. Metacognitive therapy for Anxiety and depression. New York: Guilford press; 2009.
  4. Wells A. Emotional disorders and metacognition. New York: John Wiley & Sons Ltd; 2002. doi: 10.1002/9780470713662
  5. Wells A, Matthews G. Attention and emotion (Classic edition): A clinical perspective. Hove: Erlbaum; 2014.
  6. Papageorgiou C, Wells A. An empirical test of a clinical metacognitive model of rumination and depression. Cognitive Therapy and Research. 2003; 27(3):261-73. doi: 10.1023/A:1023962332399
  7. Wells A. Cognition about cognition: Metacognitive therapy and change in generalized anxiety disorder and social phobia. Cognitive and Behavioral Practice. 2007; 14(1):18–25. doi: 10.1016/j.cbpra.2006.01.005
  8. Papageorgiou C. Wells A. Meta cognitive beliefs about rumination in recurrent major depression. Cognitive & Behavior Practice. 2011, 8, 160-4.
  9. Wells A, King P. Metacognitive therapy for generalized anxiety disorder: An open trial. Journal of Behavior Therapy and Experimental Psychiatry. 2006; 37(3):206–12. doi: 10.1016/j.jbtep.2005.07.002
  10. Wells A, Carter K. Further tests of a cognitive model of generalized anxiety disorder: Metacognitions and worry in GAD, panic disorder, social phobia, depression, and nonpatients. Behavior Therapy. 2001; 32(1):85–102. doi: 10.1016/s0005-7894(01)80045-9
  11. Roussis P, Wells A. Post-traumatic stress symptoms: Tests of relationships with thought control strategies and beliefs as predicted by the metacognitive model. Personality and Individual Differences. 2006; 40(1):111–22. doi: 10.1016/j.paid.2005.06.019
  12. Yılmaz AE, Gençöz T, Wells A. The temporal precedence of metacognition in the development of anxiety and depression symptoms in the context of life-stress: A prospective study. Journal of Anxiety Disorders. 2011; 25(3):389–96. doi: 10.1016/j.janxdis.2010.11.001
  13. Bahrami F, Rezvan S. [Relationship between anxious thoughts and metacognitive beliefs in high school students with generalized anxiety disorder (Persian)]. Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology. 2007; 13(3):249-55.
  14. Akrami A, Kalantari M, Arizi HR, Abedi M, Maroofi M. [Comparison of the effectiveness of behavioral - cognitive and behavioral meta cognitive approaches in patient with obsessive-compulsive disorder (OCD) (Persian)]. Journal of Clinical Psychology. 2010; 2(2):59-71.
  15. Shafran R, Rachman S. Thought-action fusion: A review. Journal of Behavior Therapy and Experimental Psychiatry. 2004; 35(2):87–107. doi: 10.1016/j.jbtep.2004.04.002
  16. Fisher PL, Wells A. Experimental modification of beliefs in obsessive–compulsive disorder: A test of the metacognitive model. Behaviour Research and Therapy. 2005; 43(6):821–9. doi: 10.1016/j.brat.2004.09.002
  17. Tuna Ş, Tekcan Aİ, Topçuoğlu V. Memory and metamemory in obsessive–compulsive disorder. Behaviour Research and Therapy. 2005; 43(1):15–27. doi: 10.1016/j.brat.2003.11.001
  18. Delavar A. [Research Methods in Psychology and Educational Sciences (Persian)]. Tehran: Virayesh Publication Institute; 2006.
  19. Wells A, Cartwright-Hatton S. A short form of the metacognitions questionnaire: Properties of the MCQ-30. Behaviour Research and Therapy. 2004; 42(4):385–96. doi: 10.1016/s0005-7967(03)00147-5
  20. Wells A. A multi-dimensional measure of worry: Development and preliminary validation of the anxious thoughts inventory. Anxiety, Stress & Coping. 1994; 6(4):289–99. doi: 10.1080/10615809408248803
  21. Wells A, Davies MI. The thought control questionnaire: A measure of individual differences in the control of unwanted thoughts. Behaviour Research and Therapy. 1994; 32(8):871–8. doi: 10.1016/0005-7967(94)90168-6
  22. Cartwright-Hatton S, Wells A. Beliefs about worry and intrusions: The meta-cognitions questionnaire and its correlates. Journal of Anxiety Disorders. 1997; 11(3):279–96. doi: 10.1016/s0887-6185(97)00011-x
  23. Shirinzadeh Dastgiri S, Gudarzi MA, Ghanizadeh A, Taghavi SM. [Comparison of metacognitive and responsibility beliefs in patients with obsessive-compulsive disorder, generalized anxiety disorder and normal individuals (Persian)]. Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology. 2008; 14(1):46-55.
  24. Goodarzi MA, Esmaieli Torkanbori Y. [The relation between intrusive thoughts control strategies and severity of obsessive-compulsive symptoms (Persian)]. Hakim Research Journal. 2006; 8(4):44-51.
  25. Donnellan C, Al Banna M, Redha N, Al Sharoqi I, Al-Jishi A, Bakhiet M, et al. Association between metacognition and mood symptoms poststroke. Journal of Geriatric Psychiatry and Neurology. 2016; 29(4):212–20. doi: 10.1177/0891988716640374
  26. Pournamdarian S, Birshak B, Asgharnejad Farid AA. [Explanation of cognitive beliefs in predicting symptoms of depression, anxiety and stress among nurses (Persian)]. Knowledge and Research in Applied Psychology. 2012; 13(3):86-94.
  27. Behar E, DiMarco ID, Hekler EB, Mohlman J, Staples AM. Current theoretical models of generalized anxiety disorder (GAD): Conceptual review and treatment implications. Journal of Anxiety Disorders. 2009; 23(8):1011–23. doi: 10.1016/j.janxdis.2009.07.006
  28. Miguel Ángel PN, Marta Mª RD, Leticia LM, Nereida B. Metacognitive beliefs and strategies of control thought in GAD and OCD. Clínica y Salud. 2010; 21(2):159–66. doi: 10.5093/cl2010v21n2a5
  29. Prados JM. Do beliefs about the utility of worry facilitate worry. Journal of Anxiety Disorders. 2011; 25(2):217–23. doi: 10.1016/j.janxdis.2010.09.005
  30. Wells A. The metacognitive model of GAD: Assessment of meta-worry and relationship with DSM-IV generalized anxiety disorder. Cognitive Therapy and Research. 2005; 29(1):107–21. doi: 10.1007/s10608-005-1652-0
  31. Borkovec TD, Hazlett-Stevens H, Diaz ML. The role of positive beliefs about worry in generalized anxiety disorder and its treatment. Clinical Psychology & Psychotherapy. 1999; 6(2):126-38. doi: 10.1002/(sici)1099-0879(199905)6:2<126::aid-cpp193>3.0.co; 2-m
  32. Dugas MJ, Ladouceur R. Analysis and treatment of generalized anxiety disorder. In: Caballo VE, editors. International Handbook of Cognitive and Behavioural Treatments for Psychological Disorders. New York: Pergamon; 1998. doi: 10.1016/b978-008043433-9/50009-2
  33. Clark D, Ferborn CG. Science and CBT methods [Kavyani H, Persian trans]. Tehran: Fars Publication; 2001. 
  34. Teasdale JD, Segal ZV, Williams JMG, Ridgeway VA, Soulsby JM, Lau MA. Prevention of relapse/recurrence in major depression by mindfulness-based cognitive therapy. Journal of Consulting and Clinical Psychology. 2000; 68(4):615–23. doi: 10.1037/0022-006x.68.4.615
  35. Amir N, Cashman L, Foa EB. Strategies of thought control in obsessive-compulsive disorder. Behaviour Research and Therapy. 1997; 35(8):775. doi: 10.1016/s0005-7967(97)00030-2
  36. Freeston MH, Ladouceur R. The cognitive-behavioral treatment of obsessions. In: VE. Caballo (Ed), International handbook of cognitive and behavioural treatments for psychological disorders. Oxford: Pergamon Press; 1998. doi: 10.1016/b978-008043433-9/50007-9
  37. Salkovskis PM, Forrester E, Richards HC, Morrison N. The devil is in the detail: Conceptualising and treating obsessional problems. In: Tarrier N, Wells A, editors. Treating Complex Cases: A Cognitive Behavioural Therapy Approach. Chichester: John Wiley & Sons; 1998.
  38. Emmelkamp PM, Aardema A. Metacognition, specific obsessiveą compulsive beliefs and obsessiveą compulsive behaviour. Clinical Psychology & Psychotherapy. 1999; 6:139-45. doi: 10.1002/(sici)1099-0879(199905)6:2<139::aid-cpp194>3.3.co; 2-0
نوع مطالعه: پژوهشي اصيل | موضوع مقاله: روانپزشکی و روانشناسی
دریافت: 1394/7/5 | پذیرش: 1395/10/15 | انتشار: 1396/4/10

فهرست منابع
1. Saed O, Purehsan S, Akbari S. Correlation among meta-cognitive beliefs and anxiety – depression symptoms. Procedia - Social and Behavioral Sciences. 2010; 5:1685–9. doi: 10.1016/j.sbspro.2010.07.346 [DOI:10.1016/j.sbspro.2010.07.346]
2. Papageorgiou C. Wells A. Meta cognitive beliefs about rumination in recurrent major depression. Cognitive & Behavior Practice. 2011, 8, 160-4. [DOI:10.1016/S1077-7229(01)80021-3]
3. Wells A. Metacognitive therapy for Anxiety and depression. New York: Guilford press; 2009.
4. Wells A. Emotional disorders and metacognition. New York: John Wiley & Sons Ltd; 2002. doi: 10.1002/9780470713662 [DOI:10.1002/9780470713662]
5. Wells A, Matthews G. Attention and emotion (Classic edition): A clinical perspective. Hove: Erlbaum; 2014.
6. Papageorgiou C, Wells A. An empirical test of a clinical metacognitive model of rumination and depression. Cognitive Therapy and Research. 2003; 27(3):261-73. doi: 10.1023/A:1023962332399 [DOI:10.1023/A:1023962332399]
7. Wells A. Cognition about cognition: Metacognitive therapy and change in generalized anxiety disorder and social phobia. Cognitive and Behavioral Practice. 2007; 14(1):18–25. doi: 10.1016/j.cbpra.2006.01.005 [DOI:10.1016/j.cbpra.2006.01.005]
8. Papageorgiou C. Wells A. Meta cognitive beliefs about rumination in recurrent major depression. Cognitive & Behavior Practice. 2011, 8, 160-4. [DOI:10.1016/S1077-7229(01)80021-3]
9. Wells A, King P. Metacognitive therapy for generalized anxiety disorder: An open trial. Journal of Behavior Therapy and Experimental Psychiatry. 2006; 37(3):206–12. doi: 10.1016/j.jbtep.2005.07.002 [DOI:10.1016/j.jbtep.2005.07.002]
10. Wells A, Carter K. Further tests of a cognitive model of generalized anxiety disorder: Metacognitions and worry in GAD, panic disorder, social phobia, depression, and nonpatients. Behavior Therapy. 2001; 32(1):85–102. doi: 10.1016/s0005-7894(01)80045-9 [DOI:10.1016/S0005-7894(01)80045-9]
11. Roussis P, Wells A. Post-traumatic stress symptoms: Tests of relationships with thought control strategies and beliefs as predicted by the metacognitive model. Personality and Individual Differences. 2006; 40(1):111–22. doi: 10.1016/j.paid.2005.06.019 [DOI:10.1016/j.paid.2005.06.019]
12. Yılmaz AE, Gençöz T, Wells A. The temporal precedence of metacognition in the development of anxiety and depression symptoms in the context of life-stress: A prospective study. Journal of Anxiety Disorders. 2011; 25(3):389–96. doi: 10.1016/j.janxdis.2010.11.001 [DOI:10.1016/j.janxdis.2010.11.001]
13. Bahrami F, Rezvan S. [Relationship between anxious thoughts and metacognitive beliefs in high school students with generalized anxiety disorder (Persian)]. Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology. 2007; 13(3):249-55.
14. Akrami A, Kalantari M, Arizi HR, Abedi M, Maroofi M. [Comparison of the effectiveness of behavioral - cognitive and behavioral meta cognitive approaches in patient with obsessive-compulsive disorder (OCD) (Persian)]. Journal of Clinical Psychology. 2010; 2(2):59-71.
15. Shafran R, Rachman S. Thought-action fusion: A review. Journal of Behavior Therapy and Experimental Psychiatry. 2004; 35(2):87–107. doi: 10.1016/j.jbtep.2004.04.002 [DOI:10.1016/j.jbtep.2004.04.002]
16. Fisher PL, Wells A. Experimental modification of beliefs in obsessive–compulsive disorder: A test of the metacognitive model. Behaviour Research and Therapy. 2005; 43(6):821–9. doi: 10.1016/j.brat.2004.09.002 [DOI:10.1016/j.brat.2004.09.002]
17. Tuna Ş, Tekcan Aİ, Topçuoğlu V. Memory and metamemory in obsessive–compulsive disorder. Behaviour Research and Therapy. 2005; 43(1):15–27. doi: 10.1016/j.brat.2003.11.001 [DOI:10.1016/j.brat.2003.11.001]
18. Delavar A. [Research Methods in Psychology and Educational Sciences (Persian)]. Tehran: Virayesh Publication Institute; 2006.
19. Wells A, Cartwright-Hatton S. A short form of the metacognitions questionnaire: Properties of the MCQ-30. Behaviour Research and Therapy. 2004; 42(4):385–96. doi: 10.1016/s0005-7967(03)00147-5 [DOI:10.1016/S0005-7967(03)00147-5]
20. Wells A. A multi-dimensional measure of worry: Development and preliminary validation of the anxious thoughts inventory. Anxiety, Stress & Coping. 1994; 6(4):289–99. doi: 10.1080/10615809408248803 [DOI:10.1080/10615809408248803]
21. Wells A, Davies MI. The thought control questionnaire: A measure of individual differences in the control of unwanted thoughts. Behaviour Research and Therapy. 1994; 32(8):871–8. doi: 10.1016/0005-7967(94)90168-6 [DOI:10.1016/0005-7967(94)90168-6]
22. Cartwright-Hatton S, Wells A. Beliefs about worry and intrusions: The meta-cognitions questionnaire and its correlates. Journal of Anxiety Disorders. 1997; 11(3):279–96. doi: 10.1016/s0887-6185(97)00011-x [DOI:10.1016/S0887-6185(97)00011-X]
23. Shirinzadeh Dastgiri S, Gudarzi MA, Ghanizadeh A, Taghavi SM. [Comparison of metacognitive and responsibility beliefs in patients with obsessive-compulsive disorder, generalized anxiety disorder and normal individuals (Persian)]. Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology. 2008; 14(1):46-55.
24. Goodarzi MA, Esmaieli Torkanbori Y. [The relation between intrusive thoughts control strategies and severity of obsessive-compulsive symptoms (Persian)]. Hakim Research Journal. 2006; 8(4):44-51.
25. Donnellan C, Al Banna M, Redha N, Al Sharoqi I, Al-Jishi A, Bakhiet M, et al. Association between metacognition and mood symptoms poststroke. Journal of Geriatric Psychiatry and Neurology. 2016; 29(4):212–20. doi: 10.1177/0891988716640374 [DOI:10.1177/0891988716640374]
26. Pournamdarian S, Birshak B, Asgharnejad Farid AA. [Explanation of cognitive beliefs in predicting symptoms of depression, anxiety and stress among nurses (Persian)]. Knowledge and Research in Applied Psychology. 2012; 13(3):86-94.
27. Behar E, DiMarco ID, Hekler EB, Mohlman J, Staples AM. Current theoretical models of generalized anxiety disorder (GAD): Conceptual review and treatment implications. Journal of Anxiety Disorders. 2009; 23(8):1011–23. doi: 10.1016/j.janxdis.2009.07.006 [DOI:10.1016/j.janxdis.2009.07.006]
28. Miguel Ángel PN, Marta Mª RD, Leticia LM, Nereida B. Metacognitive beliefs and strategies of control thought in GAD and OCD. Clínica y Salud. 2010; 21(2):159–66. doi: 10.5093/cl2010v21n2a5 [DOI:10.5093/cl2010v21n2a5]
29. Prados JM. Do beliefs about the utility of worry facilitate worry. Journal of Anxiety Disorders. 2011; 25(2):217–23. doi: 10.1016/j.janxdis.2010.09.005 [DOI:10.1016/j.janxdis.2010.09.005]
30. Wells A. The metacognitive model of GAD: Assessment of meta-worry and relationship with DSM-IV generalized anxiety disorder. Cognitive Therapy and Research. 2005; 29(1):107–21. doi: 10.1007/s10608-005-1652-0 [DOI:10.1007/s10608-005-1652-0]
31. Borkovec TD, Hazlett-Stevens H, Diaz ML. The role of positive beliefs about worry in generalized anxiety disorder and its treatment. Clinical Psychology & Psychotherapy. 1999; 6(2):126-38. doi: 10.1002/(sici)1099-0879(199905)6:2<126::aid-cpp193>3.0.co; 2-m
32. Dugas MJ, Ladouceur R. Analysis and treatment of generalized anxiety disorder. In: Caballo VE, editors. International Handbook of Cognitive and Behavioural Treatments for Psychological Disorders. New York: Pergamon; 1998. doi: 10.1016/b978-008043433-9/50009-2 [DOI:10.1016/B978-008043433-9/50009-2]
33. Clark D, Ferborn CG. Science and CBT methods [Kavyani H, Persian trans]. Tehran: Fars Publication; 2001.
34. Teasdale JD, Segal ZV, Williams JMG, Ridgeway VA, Soulsby JM, Lau MA. Prevention of relapse/recurrence in major depression by mindfulness-based cognitive therapy. Journal of Consulting and Clinical Psychology. 2000; 68(4):615–23. doi: 10.1037/0022-006x.68.4.615 [DOI:10.1037/0022-006X.68.4.615]
35. Amir N, Cashman L, Foa EB. Strategies of thought control in obsessive-compulsive disorder. Behaviour Research and Therapy. 1997; 35(8):775. doi: 10.1016/s0005-7967(97)00030-2 [DOI:10.1016/S0005-7967(97)00030-2]
36. Freeston MH, Ladouceur R. The cognitive-behavioral treatment of obsessions. In: VE. Caballo (Ed), International handbook of cognitive and behavioural treatments for psychological disorders. Oxford: Pergamon Press; 1998. doi: 10.1016/b978-008043433-9/50007-9 [DOI:10.1016/B978-008043433-9/50007-9]
37. Salkovskis PM, Forrester E, Richards HC, Morrison N. The devil is in the detail: Conceptualising and treating obsessional problems. In: Tarrier N, Wells A, editors. Treating Complex Cases: A Cognitive Behavioural Therapy Approach. Chichester: John Wiley & Sons; 1998.
38. Emmelkamp PM, Aardema A. Metacognition, specific obsessiveą compulsive beliefs and obsessiveą compulsive behaviour. Clinical Psychology & Psychotherapy. 1999; 6:139-45. doi: 10.1002/(sici)1099-0879(199905)6:2<139::aid-cpp194>3.3.co; 2-0

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology

Designed & Developed by : Yektaweb